امیر حسین فطانت در گواتاویتا
جهانشاه جاوید در دیدار اتفاقی خود ازکلمبیا با فتو ژورنالیسم حرفه ای خود روزگار و انچه را که هستم به کوتاهترین شکل بیان کرد. همه عکس ها را میتوان اینجا دید.
5 نظر برای “امیر حسین فطانت در گواتاویتا”
نظر شما
ابتدا وارد سایت شوید سپس نظر خود را ارسال نمایید.
2 اکتبر, 2012 در ساعت 5:05 ب.ظ
وزندگی چه زود گذشت از موی سیاه تا موی سپید چشم برهم زدنی
22 نوامبر, 2013 در ساعت 11:54 ق.ظ
شرح.زندگی شمارامطالعه کردم وخیلی خوشحالم که سالمی ومتاسفم ازعاقبت عبداله وکیومرث داریوش رامن میبینم حالش خوبه
22 فوریه, 2014 در ساعت 3:31 ق.ظ
اگه مي شد كتابتان را دانلود كرد خيلي خوب مي شد
26 آوریل, 2014 در ساعت 5:14 ب.ظ
پرسش فلسفی که پاسخ دادن به آن آسان نیست این است که آیا عمل آدم فروشی در همه حالات عملی نکوهیده و مزموم است.
اگر میشد تاریخ را به عقب برگرداند و دانشیان و گلسرخی لو نمیرفتند آنوقت براستی تاریخ مسیر دیگری می پیمود؟ آیا آن مسیر دیگر لزوماً مسیری بهتر از آنچه هست می بود؟
حقایق تاریخی به صراحت نشان دادند که راه و ایدلوژیکی گلسرخی و دانشیان ره به ناکجا آباد میبرد. اما در عین حال اعدام هم در موردشان منصفانه نبود.
براستی اگر آنها امروز زنده بودند خودشان چه نظری در مورد آن دوران و عقایدشان داشتند؟
27 آوریل, 2014 در ساعت 12:03 ق.ظ
آقای فطانت،
من دادگاه گلسرخی و دانشیان را یادم هست که از تلویزیون پخش میشد. ده ساله بودم آنوقت. زمان انقلاب میدیدم همه از گلسرخی حرف میزنند. ولی من طرفداراش نبودم، چون اصلا نمیدانستم چه میگوید. البته به نوعی برایش احترام قائل بودم. ۲۰ سال طول کشید تا فهمیدم دانشیان و گلسرخی دو تا آدم جو زده، بی معلومات، نه آقا از روابط اقتصادی و سیاسی دنیا بودند. در یک کلام اسکیزفرنی سیاسی داشتند. درود به شرفت.ای کاش بقیه را هم لوو داده بودی. اسوده بخواب مرد که کار درستی کردی. آندو دیوانه بودند و تاریخ این را ثابت کرد.